پرمسلم است که در پایان هفته اول دی ماه و به دنبال شروع امتحانات دبیران از تعطیلات ساعتی استفاده میکنند (فقط برای برگزاری امتحانات در مدرسه حضور مییابند) البته این به معنی کم شدن حجم کار آنها نیست بلکه برعکس، آنها باید زمان بیشتری را منتهی در منزل صرف تصحیح اوراق امتحانی، جمعبندی و معدلگیری نمرات کلاسی و در نهایت رسیدن به نمره کلاسی مستمر و پایانی دانشآموزان و در نهایت وارد لیست کردن کنند، که دقت فوقالعاده زیادی را میطلبد، این پروسه زمانبرتر از موقعی است که آنها در کلاسهای درس مدرسه حضور مییابند، اما چون از نظر کاری تنوع ایجاد میشود و تنظیم وقت با خود دبیر است و به نوعی خستگی ایام تدریس در کلاس را تغییر میدهد و دبیران مدتی را با وظایف خاص دوران امتحانات سپری میکنند.
طبیعتاً ایجاد یک هفته تعطیلی در پایان امتحانات نوبت اول با توجه به تجربیات نگارنده تحولی در خور توجه را در امر یاددهی دبیران ایجاد خواهد کرد. اما تحول مهم و اساسیتر در یادگیری دانشآموزانی ایجاد خواهد شد که معمولاً در پایان امتحانات نوبت اول به دلیل خستگی ناشی از3 ماه و اندی حضور مداوم در کلاس درس، مطالعات مستمر جهت آمادگی برای امتحانات و بیخوابیهایی که معمولاً بیشتر دانشآموزان در این ایام به جهت مطالعه تحمل میکنند بیش از حد خسته و دلزده هستند.
این شرایط درسی سخت و فشرده باعث میشود تا دانشآموزان تا 3-2 هفتهای بعداز امتحانات شرایط طبیعی حضور در کلاس درس و به قول معروف دل و دماغ گوش دادن به درس را نداشته باشند و حضورشان در پشت نیمکتها به حضوری صرفاً فیزیکی خلاصه میشود. دانشآموز در این مقطع احساس میکند وظیفه بزرگی را به انجام رسانده و تا آزمونهای بسیار مهم بعدی (امتحانات خردادماه) زمان بسیار زیادی فرصت دارد.
اما در این شرایط دبیران به ناچار مجبورند طبق روال و برنامه کلی درسی خود تدریس کنند. این 3-2 هفته که معمولاًَ در بهمن ماه واقع میشود از جمله زمانهایی است که دانشآموز علیرغم تلاش دبیر در شرایط یادگیری قرار ندارد و اصولاً آماده یادگیری نیست. پس چه بهتر که یک هفته تعطیلات زمستانی در پایان ترم اعلام شود و پس از پایان یک هفته همه از کارکنان تا دانشآموزان در مدرسه حاضر شوند.
بررسیها روی حدود10 کشور جهان و مواجهه رودررو با دانشآموزان و دبیران مدارس سایر کشورها حکایت از آن دارد که در تمامی این کشورها 2 نیمسال و در پایان هر نیمسال تعطیلاتی در نظام آموزشی لحاظ شده است، و همه از وضعیت موجود راضی بوده و هستند.
در صورت اجرای این پیشنهاد، برنامهریزی خانوادهها جهت سفر به مناطق مختلف کشور در صورتی که اوضاع جوی مناسب سفر باشد با استقبال خوبی مواجه خواهد شد. همانگونه که چند سال قبل در 2 سال پیاپی که حدود 4 روز تعطیل رسمی در بهمن ماه وجود داشت و سفرهای زیادی در کشور صورت گرفت و این سفرها به رونق صنعت گردشگری کشور که در این ایام در رکود بسر میبرد کمک خواهدکرد.
تورهای مسافرتی هم میتوانند با برنامهریزی دقیق برنامه سفرهایی را تنظیم کنند که در آن زمستان و زیباییهایش وجود دارد هر چند قبلاً هم این تورها اجرا میشده است اما در این زمان و برای اولین بار تور و مسافرت چند روزهای با شرکت همه اعضای خانواده صورت خواهد گرفت که به ارتقای روحی دانشآموزان، بهویژه دانشآموزان مناطق گرمسیر که تمایل به سفر در کنار خانواده به مناطق پوشیده از برف دارند کمک شایانی خواهد کرد.
شاید تنها نگرانی مسئولان آموزش و پرورش از تعطیلی این ایام تجربه نامناسب نظام ترمیواحدی باشد که دانشآموزان مدت زمان زیادی را در تعطیلی بهسر میبردند اما در نظام سالی واحدی بهطور قطع با وجود برنامه مشخص و تعطیلی یک هفتهای خللی در نظام آموزشی ایجاد نخواهد شد.
ضمن اینکه درحال حاضر عملاً نیمه دوم سال تحصیلی حتی اگر هفته آخر اسفندماه را جزو برنامه کلاسی محسوب نکنیم حدود یکه هفته از نیمه اول سال تحصیلی بیشتر است پس عملاً تعطیلی یک هفتهای باعث برابر شدن 2 نیمه سال تحصیلی خواهد شد و تعادل تعداد روزهای آموزشی در 2 نیمسال حفظ خواهد شد.
و در نهایت اگر این استدلال مورد قبول نیست میتوان بهجای پایان امتحانات مقاطع تحصیلی که معمولاً 23 خرداد است. پایان خردادماه (31 خرداد) را به عنوان روز پایانی امتحانات و پایان سال تحصیلی تلقی کرده و امتحانات را تا این روز ادامه داد. یعنی بهجای یک هفته تعطیلی منظور شده بین 2 نوبت، یک هفته به پایان سال تحصیلی افزود.